21 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

پرواز شاهین

پادشاهی که دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کره بود. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.

این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.

روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.

صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.

پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند.

درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.

پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟

کشاورز گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

…………………………………………………..

گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخه‌های زیر پایمان را ببریم.
 
چقدر به شاخه‌های زیر پایتان وابسته هستید؟
 
آیا توانایی‌ها و استعدادهایتان را می‌شناسید؟

 آیا ریسک می‌کنید؟



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، فلسفه، اجتماعی، ،


21 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

نيازمنديها


"به یک اتفاق خوب جهت افتادن

 

نیازمندیم!"



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، طنز، اجتماعی، ،


13 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

آخه چرا انقدر لجبازين

ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ

ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ"ﻣﺴﻮﺍﮎ"ﺿﺮﺭ

ﺩﺍﺭﻩ،ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... !!!

همه دور هم جمع میشدیم یواشکی مسواک میزدیم.



:: موضوعات مرتبط: طنز، اجتماعی، ،


10 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

قابل توجه بعضياااااااااا

خدايا لطفا برو و به بعضي از آنهاييکه ايمان آورده اند يادآوري

کن که تو خدا هستي نه آنها !!



:: موضوعات مرتبط: فلسفه، طنز، اجتماعی، ،


4 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

روزگار

تا کی دلت از چرخ حزین خواهد بود؟

با محنت و درد هم‌نشین خواهد بود

خوش باش که روزگار پیش از من و تو

تا بود چنان بود و چنین خواهد بود




:: موضوعات مرتبط: ادبیات، ،


1 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

سخنان عمقي ( روش فكر كن)

آدمیزاد بی غذا دو ماه دوام می آورد


بی آب ، دو هفته


بی هوا ، چند دقیقه


بی”وجـــدان”، خـیلی . . .


متاسفانه خیلی !

.

.

مـــــــا،


نســـــلی هستیم کــــه،


بهـــــــترین حــــــــرفهــــــای زندگــــــیمان را نگفتیـــــم…


تایــــــپ کردیـــــــــم
.
.

ای کاش آدما می فهمیدن که خوشبخت شدنشون


در گرو بدبخت شدن آدمای دیگه نیست !
.
.

خاص بودن توی مغز اتفاق میفته ، نه توی عکس !
.
.

نیازی نیست اطرافمون پر از آدم باشه …


همون چند نفری که اطرافمون هستند ، آدم باشند کافیه !
.
.

کاش کسی یاد معلم ها می داد :


اول مهر شغل پدر‌ها را نپرسند ؛


وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل ها را و افتخار به

 

همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند !


حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد ، بماند …
.
.

سکوت من هیچ گاه نشانه ی رضایتم نبود !


من اگر راضی باشم ، با شادی می خندم !
.
.

مردم اینجا چقدر مهربانند ، دیدند کفش ندارم ، برایم پاپوش درست کردند



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، فلسفه، ادبیات، اجتماعی، ،


1 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

بادکنک سیاه

در یک شهربازی پسرکی سیاهپوست به

 

مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم

فروشنده مهربانی بود.

بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را رها کرد

تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی

از مشتریان جوان را جذب خود کرد .

سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد

و بعد ازآن یک بادکنک سفید را رها کرد.

بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند.

 

پسرکی سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود

و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.

تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد

و با تردید پرسید : ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم

رها می کردید آیا بالا می رفت ؟

مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد

و با دندان نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید

و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت وپس از لحظاتی گفت :

" پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ

آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد"

دوست من ... چیزی که باعث رشد آدمها میشه رنگ و ظواهر نیست ...

 

رنگ ها ... تفاوت ها ... مهم نیستند ...

مهم درون آدمه، چیزی که در درون آدم ها است

تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هرچقدر

ذهنیات ارزشمندتر باشه ، جایگاه والاتر

و شایسته تری نصیب آدم ها میشه.

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، فلسفه، اجتماعی، ،


1 / 12 / 1391
ن : ما دو نفر

نظر ریاضیدانان درمورد زنان و مردان

 

 

روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.
جواب داد:  
   
اگر

     
زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
    
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10
   
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
   
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر

 

    جلوی عدد یک میگذاریم =1000
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند

 

 

 

و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.

 

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی، فلسفه، اجتماعی، ،



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سیب سبز زندگی و آدرس sibezendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در وبلاگ ما قرار میگیرد.